-
چرا نظر نمی دین
جمعه 26 خردادماه سال 1385 15:25
چرا؟
-
میدونم
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1385 22:51
می دونم تو اکیپ دانشگاهی آدم نباید از کسی خوشش بیاد تازه اونم سال اول تازه اونم از یه نفر که یه دوست پسر گردن کلفت داره. ولی من خوشم اومد و طرفم فهمید حالا اون مهم نیست جون طرف دختر خیلی باهالی بود و فقط خودشو از اکیپ کشید بیرون ولی این وسط یکی دیگه از دخترای اکیپ که اتفاقا خیلی هم با من جور بود و ۳ ۴ سالی هم از من...
-
دارم دیوونه میشم
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1385 19:28
دارم دیوونه میشم خیلی تنهام تمام رفقا هم که بی معرفتن. نمیدونم این جماعت جوون (به ضاهر جوون البته) چرا یه جو معرفت تو ذاتشون نیست خیلی راحت آدمو فراموش میکنن . فقط به فکر شادیهای الکی و مصنوعی هستن . مشاهداتم نشون میده تمامه اونایی که قلیون میکشن آدمای بی معرفتین . یا اغلب اونایی که آبکی میخورن همه بی معرفتن . اون وقت...
-
هنوز انتخاب نکردم
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 23:34
۲۰ سالمه هنوزم که هنوزه جیره خوره بابامم . به قول معروف خجالتم خوب چیزیه. ولی خدا وکیلی کار درست حسابی که نیست خیره سرم نرم افزار می خونم. ولی جدی تصمیم گرفتم شده برم کارگریم بکنم تابستون تو خونه نباشم . چقدرهم حوا گرم شده . اصلا نمیشه رفت بیرون. کلی زور زدم تا این ۴ امشب نوشتم میبینین ماشالاه چقدر فعالم.
-
عنوان ندارد
یکشنبه 21 خردادماه سال 1385 22:40
اول از همه چی بگم شاید بیشتر اینگلیسی بنویسم . دلیلش اینه که حرفایه دلم و اینگلیسی راحتتر میگم و خیلی دوست دارم نظر بدین. امیدوارم به خستتون نکنم